گاهی اوقات،چقدر بی حوصله و کم طاقت میشوم.وقتی دعایم به اجابت نمیرسد،چشم می بندم و لحظه ای تأمل می کنم.

جور دیگری میبینم.
خداوندا.
گاهی یادم می رود چیزهایی که امروز دارم پاسخ دعاهای چند سال پیشم هست.
گاهی یادم می رود بنده هستم و صلاحم را تو بهتر می دانی.
گاهی هم شاید باید گوشه ای خلوت کنم
و یک دل سیر گریه کنم و بگویم:
"پروردگارا! ببخش آن گناهی که را که سبب حبس و بر آورده نشدن دعایم می شود"
مرا ببخش به خاطر تمام لحظاتی که بودی و حضورت را احساس نکردم و ناامید بودم.
ببخش همه را صدا زدم و هر دری را زدم،جز نام تو و درگاه تو را.
ببخش مرا برای تمام لحظاتی که منتظرم بودی و من نبودم.
ببخش مرا برای تمام گله هایی که کردم و نفهمیدم که گاهی از سر حکمت نمی دهی و از سر رحمت دادی و تشکر نکردم.
و در نهایت بر تو توکل می کنم،
چه زیبا گفتی:
"آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟"


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها